به عنوان تنبیه، پدر به ابله دخترش کوبید تا قرمز شد. بعد از پشت سرش را لعنتی کرد. او تقدیر را به عنوان کمپرس روی کل خراش او مالید.
تامرلان| 54 چند روز قبل
عالیه. اوه خدای من.
عبور| 17 چند روز قبل
من دوست دارم در این نمایش شرکت کنم!!!
مانجو| 28 چند روز قبل
# تا به حال مزه دیک آنچنانی را نچشیده بودم #
اسحاق| 24 چند روز قبل
درست است، سیاهپوست او را ملاقات کرد و فورا دیک خود را در دهان او گذاشت، بنابراین من لعنتی شدم. تلاش برای گرفتن دیک در دهان او به حدی که باعث می شود چشمانش خیره شود. به طور جدی، سیاهپوست برای شیرجه رفتن در عمق آماده شده است، اما دختر هنوز باید تمرین و تمرین کند. افراد زیادی نمی توانند چنین دیک بزرگ و ضخیمی را تحمل کنند، آموزش زیادی می خواهد. اما به هر حال برای دختر خوب است، او تسلیم نشد.
به عنوان تنبیه، پدر به ابله دخترش کوبید تا قرمز شد. بعد از پشت سرش را لعنتی کرد. او تقدیر را به عنوان کمپرس روی کل خراش او مالید.
عالیه. اوه خدای من.
من دوست دارم در این نمایش شرکت کنم!!!
# تا به حال مزه دیک آنچنانی را نچشیده بودم #
درست است، سیاهپوست او را ملاقات کرد و فورا دیک خود را در دهان او گذاشت، بنابراین من لعنتی شدم. تلاش برای گرفتن دیک در دهان او به حدی که باعث می شود چشمانش خیره شود. به طور جدی، سیاهپوست برای شیرجه رفتن در عمق آماده شده است، اما دختر هنوز باید تمرین و تمرین کند. افراد زیادی نمی توانند چنین دیک بزرگ و ضخیمی را تحمل کنند، آموزش زیادی می خواهد. اما به هر حال برای دختر خوب است، او تسلیم نشد.
♪ من دوست دارم یک برادر ناتنی مثل آن داشته باشم ♪